اشعاری از سرزمین پارس

اشعار و گفته هایی ناگفته

اشعاری از سرزمین پارس

اشعار و گفته هایی ناگفته

ای وطن

وطن، وطن!

نظر فکن به من که من

به هرکجا،غریب وار،

که زیر آسمان دیگری غنوده ام

همیشه با تو بوده ام

اگر که حال پرسی ام

تو نیک می شناسیم

من از درون غصه ها و قصه ها برآمدم

چه غمگنانه سال ها

که بال ها

زدم به روی بحر بی کناره ات...

...وطن!وطن!

تو سبز جاودان بمان که من

پرنده ای مهاجرم که از فراز باغ با صفای تو

به دور دست مه گرفته پر گشوده ام

"سیاوش کسرایی"

نظرات 1 + ارسال نظر
sadegh چهارشنبه 29 مهر 1388 ساعت 05:30 ب.ظ http://game.harajy.com/

قشنگ بود دستت درد نکنه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد